چند خط خاطره

این وبلاگ هیچ توضیحی ندارد

چند خط خاطره

این وبلاگ هیچ توضیحی ندارد

تپلی من پرید.....

ساعت 4 صبح روز سه شنبه 12 آذر سهیل تپل من به همراه مامان و باباش برای همیشه از ایران رفتن.حداقل تا 3 سال دیگه امکان برگشت ندارن. خب دلم براشون تنگ میشه خیلی هم گریه کردم ولی خوشحالم که اون اونجا میتونه یه زندگی راحت و بی دغدغه رو تجربه کنه...

دیگه لازم نیست مامانش نگران باشه برای آینده ی بچه اش...

دیگه لازم نیست یکسال پشت کنکور بمونه...

لازم نیست چند ماه با استرس منتظر بمونه که آیا قبول میشه یا نه؟ کجا قبول میشه؟ باباش پول داره که بره دانشگاه آزاد یا باید یه سال دیگه الکی حروم شه تا سراسری قبول بشه؟

لازم نیست دوسال عمرش و تو پادگان بگذرونه ...

اگه عاشق بشه نگران آینده اش باشه....

و.....هزارتاکاری که ما اینجا میکنیم و اون لازم نیست انجام بده...

خوشحالم که رفتی عزیزم حتی با اینکه میدونم اگه برگردی دیگه منو نمیشناسی و من لذت اینو از دست دادم که یه کوچولوی دیگه بهم بگه آبجی الهه....

حتما لذت شنیدنش از لبای تو دو چندانه ....با اینکه مامانت قول داده بود بچه اش به من بگه خاله....

دوست داشتنی من ...مواظب خودت باش با اینکه ایران چیزی برای موندن نداره ولی همیشه ایرانی بمون و با یه عالمه افتخار برگرد...مواظب مامانت هم باش...  

٬

نظرات 11 + ارسال نظر
حسین جمعه 15 آذر 1387 ساعت 00:18 http://silentsong.blogsky.com

همین اول کاری بگم من اووووووووووووووووول

حسین جمعه 15 آذر 1387 ساعت 00:18 http://silentsong.blogsky.com

حالا که اول شدم میرم میخونم برمیگردم!

حسین جمعه 15 آذر 1387 ساعت 00:18 http://silentsong.blogsky.com

راستی میبینم که آنتی چی‌چی رو برداشتیااااااااااااا

حسین جمعه 15 آذر 1387 ساعت 00:22 http://silentsong.blogsky.com

آخیییییییییییی :-((

رفتن؟ چه بد!

خدا کنه زود برگردن و هیچکدوم از مشکلایی هم که گفتی رو اینجا نداشته باشن!

انشاالله سهیل تپلت زود بر میگرده و بازم بهت میگه آبجی الهه

حسین جمعه 15 آذر 1387 ساعت 00:23 http://silentsong.blogsky.com

راستی نگفتی کی بیام یه چند تا عکس که اصلا شبیه خودم نباشه ( شبیه من نباشه تا شاید قشنگ بشه ) ازم بگیری‌ها!

حسین جمعه 15 آذر 1387 ساعت 00:24 http://silentsong.blogsky.com

ای واااااااااااااای سلااااااااااااااااام!

:دی

خوبی؟ آقا حامد خوبن؟

خب دیگه خداحافظ :-))

قند عسل شنبه 16 آذر 1387 ساعت 17:28 http://charlychaplin.blogfa.com

خب با این حرفای سیاسی که زدی فک کنم یه چند سالی بری حبس و اب خنک بخوری و بندازنت تو سیاه چال و دستات رو بندن و بعد بندازنت تو اتاق تمساحا!!!

قند عسل شنبه 16 آذر 1387 ساعت 17:31 http://charlychaplin.blogfa.com

البته من که از جریان خبر ندارم که این تپلی ناز کی بوده یه توضیح مختصری اگه میدادی بد نبود که چه نسبتی با هم دیگه دارین
کدوم کشور رفته به سلامتی؟؟
انشاالله موفق باشه

این تپلیه پسر خاله مه که البته من با مامانش عالمی با هم داشتیم.
رفتن نیوزلند. کر نمیکنم دیگه برگردن.

قند عسل شنبه 16 آذر 1387 ساعت 17:33 http://charlychaplin.blogfa.com

کووووووووووو؟
پس کو؟؟؟؟؟؟؟
آدمکات کجان پس؟
چرا با من این بازی کثیف و خبیث و مبهم رو به طرز مرموز و مشکوک و طی عملیات ناجوانمردانه ای کردی؟

قند عسل شنبه 16 آذر 1387 ساعت 17:34 http://charlychaplin.blogfa.com

خب من دیگه برم فلا بای
راتسی لینکت کردم تو هم اگه دوس داشتی لینکم کن(آدمکم نداری بشه احساست لطیفم رو به رخ همه گان بکشم!!)

خاله جون از نیوزلند جمعه 6 دی 1387 ساعت 14:15

سلام فدات شم تمامش رو خوندم عالی بود ازت ممنونم که انقدر به فکر من بودی سهیل از راه دور میبوستت داره دندون در میاره یه کم لاغر شده اما حالش خوبه دوستت دارم اندازه تموم قطره های باران اینجا ( آ خه اینجا هوا همش بارونیه ( بای بای )

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد