دیگه امروز اتاق رو تمیز کردم....اتاق که نه باشگاه کوچک خانگی....ببینم این چیزا تاثیر میذاره که یه کم لاغر بشم و برگردم به دوران اوجم؟
تردمیلی که 3 ماه التماس حامد کردم که بیاره بالاخره اومد...شبا استفاده میکنم...
منکه وقت پیاده روی ندارم حداقل اینجوری یه کمکی به بدن بیچاره ام کرده باشم....
اههههههههههههه
دیدی خبر اصلی یادم رفت؟؟؟؟
بالاخره دانشگاه قبول شدم....کاردانی به کارشناسی....تهران....گرافیک تصویرسازی...
به خدا گفتم: اگه اینبارم تهران قبول نشم دیگه درس نمیخونم اما تقصیر توئه چون من عاشق درس خوندنم....
اما مدرک کاردانی ام گم شده...لعنت خدا بر این دوران مزخرف عقد کردگی....که آدم واسه خودش زندگی نداره...
خلاصه که از فردا باید بیفتم دنبال این مدرک گم شده ... خدا کنه قبل از مهلت ثبت نامم مشکلش حل بشه.....
به به.... به سلامتی ایشا لا ....دوران مزخرف عقد کردگی؟میخوای بزنتت؟!عجب....
من لینکت کردم تو هم اگه دوست داشتی لینکم کن اپیدی هم خبر کن...
مزخرف تر از این نمیشه....هرگز دخترم رو عقد نمیکنم مگر اینکه هفته ی بعد عروسی اش باشه....
خوش خبر باشی عزیزم موفقیتت رو تبریک میگم
ممنونم
به سلامتی عزیز دلم
الهی که همیشه خوش باشی