ایندفعه معادلاتم کاملاً اشتباه از آب در اومد...ماشین رو شستم ولی بارون بیومد... البته خدا همچنان بر تصمیم خود مصمم است و من همون روزی که ماشین رو شستم بر حسب اتفاق از کنار شیان رد میشدم و یه موتوری نامرد از بغلم رد شد و گند زد به ماشین...
البته فردا شبش یه نمه بارونی زد یعنی اونقدر بود که شیشه هارو مورد عنایت قرار بده...ولی منکه از رو نمیرم امروز فردا دوباره میرم میشورمش...
خب میبینم که کنکور هم شروع شد و من به میمنت و مبارکی لای کتابامو باز نکردم. فردا یعنی 5 شنبه عصر دانشگاه شریف کنکور هنر...
حدیث خوندی؟ ای بابا همه خوندن جز تو ای خانوم...خدایا من خیلی امیدی به بذری که نکاشتم ندارم ولی ازت خواهش میکنم منو خیت نکن منکه عاشق درسم... تو که بهتر از همه میدونی وگرنه کدوم آدم...(بببببببببووووووق) بعد از کاردانی دوباره میره یه کارشناسی پیوسته؟
راستی روز زن به همه ی دوستای خانومم مبارک مخصوصاً آنی که مثل من تازه خانوم شده...
منکه هنوز کادومو نگرفتم آخه حامد شبانه روز سر کاره و من دیر به دیر میبینمش یعنی شبا ساعت 1 و2 میرم دنبالش و بعد هم که اینقدر خستهاس فداش بشم که تا میرسیم خونه میخوابه...واسه کادوی روز زن گفت: پول میدم خودت هر چی دوست داری بخر
.ولی من قبول نکردم و گفتم: ترجیح میدم صبر کنم تا خودت سرت خلوت شه و برام بخری...(البته اوولش مثل زنای خوب گفتم: نه بابا منکه از تو توقع ندارم.....!!!!!!
) راستی هر روز ساعت دو و نیم یه برنامه به اسم جام روبات ها از شبکه 7 (آموزش) پخش میشه که تدوینش کاره حامده(همین کاری که الان داره انجام میده) تو تیتراژش هم اسم شوهر جونم هست
. اگه به روبات و این چیزا علاقه دارین حتماً ببینین.یه مشت روبات احمق با هم فوتبال بازی میکننو به خودشون گل میزنن...
در ضمن ممنون که اسم کتاب رو پرسیدین اسمش دویدم و رسیدم هست . برای گروه سنس الف و ب....
برام دعا کنید که حافظه ام یاری بده و سر کنکور کم نیارم. نمیدونم چرا مثل سالهای قبل استرس ندارم. یا پوستم کلفت شده یا برام مهم نیست ولی من نمیذارم بچه ام کنکور بده بسکه این لعنتی استرس داره .همه جای دنیا پول هم میدن که تو بری درس بخونی ولی اینجا...
در ضمن خط فقر هم اعلام شد...ماهانه 870 هزار تومان........!!!!!!!!!!!!
شما کجای خط فقرین؟؟؟؟؟؟
سلام . جالب بود . به ما هم سر بزنید . موفق باشید .
سلام...
ا این چرا سند شد؟
خب سلام...
خوبین؟
من اون مسابقه روباتها رو دیدم مدرسه امام صادق مسابقه داشت!!! خیلی پپه بود روباته همش گم میشد... ولی کار آقا حامد خیلی خوبه... دفعه بعد با دقت میبینم!
دربارهی کتابتم تو بازار اومده؟ بدوییم بریم بخریم... البته من که به نوبهی خودم حتما میگم آشنای نویسندهام شاید یه تخفیفی دادن...
حدیث هم که صد در صد اینقدر بگه آشنام آشنام که مجانی بدن کتاب رو بهش :دی
حدیث هم فک نکنم فردا کنکور داشته باشه...
دیگه حرفی ندارم...
خسته شدم...
فعلا...
سلام..
آره اومده تو بازار...
مرسی که اینقدر از شوهر جونم تعریف میکنی
اینو یادم رفت بگم : انشاالله کنکور قبول شی...
بعدم : حدیث بازم عقب تره!!!!
یوهوهاهاهاها
اااااااااااااااه
اخ ببخشید سلام
دفه بعد تکرار بشه الی جون کلتونو میکنم میذارم کف دست اقا حامد (با عرض پوزش)
خب بازم که من بعد از حسینم.
ای بابا .
حسین!!!
خب البته راس میگه من برم کتاب بخرم میگم این کتاب دوست جون جونیمه با هم ۶ هستیم.
من کنکورم ۵ یا ۴ مرداده .
راستی عجب ریسک پذیری ها . از همین الان باید اعلام کنم که رسما تو سوسک میشی.(چشمک)
ایشالا ما سوسک نشیم یعنی تو قبول بشی.
قربونت برم فعلا...
فعلا...
فعلا...
حسین این به اون درررررررررررررررر
زت زیاااد
من اول به تو میگم آپ شدم ولی تو تنبلی حسین زودتر میائ خب به من چه؟؟؟؟
آهان تو کنکور کاردانی داری؟
ممنون
سلام..جشگملی...به خدا وقت نکردم..میخوندم وبلاگت رو اما کامنت نمیذاشتم.اما الان اومدم خونه مامان اینا..نشستم پای کام و تمام وبلاگ ها رو خوندم..ممنون از تبریکت خانومی//خوب اومد توی تیتراژ 2تا حامد بود..اونوقت ..آقا حامد ما کدومه/دختر تو الان کنکور چی رو باید بدی؟بهم بگو..هر ی هست امیدوارم برات بهترین باشه..بوس بوس
ببین حدیث جان نکن این کارا رو!
زشته مردم اینجا رد میشن میفهمن که تو....
الی خانوم من واقعا معذرت میخوام... ببخشید...
آبجی حدیثم بیا بریم... آفرین...
اومدی؟
آفرین...
الی خانوم ببخشید مزاحم شدیم..
فعلا...
سلاااااااااام
من برگشتم دیگه....
یه عالمه معذرت و شرمندگی و اینا خلاصه....
آخه من کنکور داشتم این مدت رو نیومدم نت دیگه....
دیگه از این به بعد سعی می کنم جبران کنم....
می بینم که چقدر عقبم از نوشته هات... باید همه رو بخونم....
ماشینم که میشوری....ایول.... من اینقد خوشم میاد از آب بازی و کف بازی موقع ماشین شستن.... مخصوصا در اوج گرمای تابستون....
بازم ببخشید عزیزم...
امیدوارم همیشه شاد شاد باشی....
ما زیر خط فقر نیستیم. اگر به آمار و ارقام نگاه کنید هستیم ولی ما خودمان با آمار و ارقام کاری نداریم. ما چون کسی را میشناسیم در این دنیای واقعی-مجازی که بدون اینکه ترسی داشته باشد و لای کتاب را باز کرده باشد سر جلسه کنکور می رود و برای اینکه درتمام شهر باران ببارد بیاید ماشینش را می شوید و نویسنده ای است که کسی به او پول چندانی نمیدهد و شوهری دارد که حداقل وقتی نمیرسد خودش به مناسبت روز زن برای او کادو بخرد به وی میگوید خودت بخر -یعنی تاریخ روز گرامی داشت زن را میداند- با تمام دلایل اصلن فقیر نیستم. آنهایی فقیرند که هیچ کدام از اینها را ندارند.و مثلن اتومبیلشان را تمیز میکنند که آن را چشمگیر تر کنند. که اتومبیلشان برق بزند.
خودت هم فقیر نیستی. شک نداشته باشد. ارقام را ول کن.
سلام...
خسته نباشی...
الان ساعت ۹ شب هست...
فک کنم تموم شد کنکورت و الان اومدی شایدم تو راهی...
خب خسته نباشی...
انشاالله قبول شی ( اونجایی که دوست داری )
:-)
فعلا...
سلام..الی خوبی؟الی جون اگه قالب خوشگل میخوایی به این آدرس برو..هم قالب داره و هم شکلک قالب وبلاگ ها
در لینک زیر می توانید کد قالب نظرات رو کپی کنید
http://night-skin.com/bs/comment.htm
در لینک زیر قالب
http://night-skin.com/blogsky
سلام...
چیطوری شما؟
باز رفتیا...
خیلی کم میای نت!!!!
دل حدیث تنگ میشه خب!!!!!!!!
:دی
هروقت اومدین... من آپم...
فعلا...
به به کتابتون مبارک . غصه هم نخور منم همین مشکل رو با بارون دارم
چرا آپ نمی کنی
من ۲بار آ کردم ولی هنوز نیستی!